گزارش نخستین گلگشت تابستان 91 گروه سبز ماسال («مولوم» نوردی)

فرشید مرتضوی

حوالی ساعت 5 بامداد روز آدینه، نهمین روز تیر ماه هزار و سیصد و نود و یک شمسی، با صدای زنگ ساعت شماته دار قدیمی و یادگار دوران مدرسه بیدار شدم. هوا گرگ و میش بود و باران تندی شروع به باریدن کرده بود. محل قرارمان زیر تک درخت آزاد (سقه دار) میدان شهر بود. کم کم بچـّه های گروه سبز از راه رسیدند. پس از گپ و گفتی مختصر و البته اندکی انتظار برای تعدادی از دوستان در خواب مانده، با دقایقی تأخیر به راه افتادیم.

      هرچه به بالادست نزدیک می شدیم خنکای هوا و لطافت باران بیشتر احساس می شد. حوالی 7 صبح بود که به مهمان پذیر «مسلم» در ییلاق «شنبه را» رسیدیم. سرمست از بوی نان محلی تالشی (سنگه نون) مهمان سفره ی پر برکت این خانواده نجیب شدیم. دقایقی ماندیم و با افراد بومی گفت و گو کردیم و پای درد دل چند تن از چابک سواران منطقه که برای مسابقه اسب دوانی محلی گرد آمده بودند، نشستیم. از ستمی که قرق بانان اجیرشده از طرف اداره منابع طبیعی در هفته های گذشته بر اسب های نژاده ی تالشی (اسب هایکاسپین) رواداشته بودند، سخن رفت و سخت اندوهناک شدیم.

      از مهمان پذیر مسلم و افرادی که آن جا بودند، جدا شدیم. به راه خود ادامه دادیم. «خانه بند» چشم به راهمان بود. بارندگی مداوم چند روز گذشته، راه را لغزنده و حتی در بعضی از قسمت ها غیر قابل عبور ساخته بود. در «خاکه مندَن» ماشین ما به سختی از گردنه عبور گذشت؛ تا حدی که بین راه همه بچـّه ها به ناچار پیاده شدند تا ماشین بتواند راحت تر از گردنه بالا برود. متأسفانه ماشین دوم به دلیل لغزندگی قادر به بالا آمدن از این گذرگاه سخت نشد و ما از همراهی سه تن از دوستان محروم شدیم. پس از مدتی انتظار و چشم به راهی در «خانه بند»، کوله هایمان را برداشته و با پوشیدن لباس های گرم و حتی گذاشتن کلاه، مهیـّای صعود به قلـّه ی سرافراز و فرحزاد «مولوم» (ماسالی مولومه بند/ شاه معلـّم ماسال) شدیم.

      هوا در همان ابتدای کار، گزنده و سوز دار بود؛ اما این، خللی در اراده مان برای رفتن به قله وارد نمی کرد. ناگفته نماند که تعدادی از مسافران و حتی چوپانان منطقه، ما را از رفتن به قله در آن شرایط آب وهوایی، منع کردند؛ ولی حقیقتاً وقتی پای «مولوم»، دومین قلّه ی مرتفع استان گیلان و نماد شکوه و عظمت سرزمین مادری به میان می آید، بچه های گروه سبز چندان گوش شنوایی ندارند! در سر که سودای بالا رفتن باشد، پاها هرچقدر کم توان باشند، پر پرواز می شوند و می روند تا به آن جا که باورش هم سخت است.

       از سینه کش اوّلین قلـّه بالا رفتیم تا به خط الرأس کوه برسیم. انبوهی علف ها (بنده واش) و انواع گل های خودرو و زیبا، بچـّه های گروه را سخت مجذوب و شیفته ی خود ساخته بود. و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته

بیانیه ی گروه سبز در رابطه با عملیات گسترده ی جاده سازی های غیر اصولی

استان گیلان از معدود بازمانده های ذخایر اکولوژیکی، طبیعی و تنوّع ژنی کشور است که هم میدان ارزشمندی برای پژوهشگران درسطح منطقه ای، ملی و بین المللی است و هم تنها پناهگاه طبیعی مردم سراسر کشورما ن. گیلان با وجود همه ی داشته ها و ثروت های پایان ناپذیر، به خاطر جریان شدید آب های سطحی، دچار شکنندگی بسیار بالایی است. حسّاسیّت اکوسیستم گیلان، آب و خاک و شکنندگی زنجیره های اکولوژیکی آن به اندازه ای بالاست که اگر مدیران و مجریان بخش های دولتی و خصوصی در برنامه ریزی و اجرای طرح ها، ارزیابی دقیق زیست محیطی، آب شناسی، خاک شناسی، هیدرولوژی آب، دیرینه شناسی، پهنه بندی و زیرپهنه بندی و نظایر آن را در نظر نگیرند و انجام ندهند (چنان که متأسفانه غالباً این گونه است)، دیری نمی پاید که این استان با بحران زیست محیطی و زیست انسانی رو به رو خواهد شد و البته نشانه های آن از هم اکنون پیداشده است!

     همه ی تلاش، کوشش و هشدارهای بیست و دو ساله ی گروه سبز ماسال و متخـّصصان، پژوهشگران و علاقمندان به حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی در استان گیلان، حامل این پیام بود که «توسعه ی هر منطقه باید بر اساس منابع پایدار آن و سازگار با اکولوژیک زیست بومش طرح گردد و بر اساس الگوهای تعریف شده ی توسعه ی پایدار و توسعه ی استراتژیک باشد».

      اگر در شهرستان سرسبز ی چون ماسال که سرشار از ذخایر و منابع طبیعی و اکولوژیکی است، این معیارها و ضوابط هوشمندانه و خردمندانه طرّاحی و اجرا می شد، در شهرک صنعتی ماسال، بام سبز ماسال، رودخانه های ماسال و شاندرمن، جنگل ها و مراتع این شهرستان و ذخیره گاه های طبیعی آن به دلیل عملکرد پر اشتباه بخش های دولتی و خصوصی، اعتبارات کلان دولتی به جای سرمایه گذاری درست در خصوص اشتغال پایدار و ...، بیهوده به بیراهه ی اتلاف کشیده نمی شد و  نابودی داشته های منطقه را در پی نداشت.

      شوربختانه عملیات گسترده ی جاده سازی در جنگل ها، مراتع و ییلاقات ماسال -حتی در بالا بند های حدود سه هزار متری- به دنبال سکوت معنادار منابع طبیعی و محیط زیست، بدون رعایت هیچ گونه ضابطه ای در حال انجام است و از هر سو خاک بکرترین مناطق مراتع ماسال در حال رانش و فرسایش است. ارگان های یادشده (منابع طبیعی ومحیط زیست) که در برخورد با بهره برداری بومیان بسیار فعـّالند و معمولاً در این رابطه دست به خبرسازی های گسترده ای می زنند، در برابر جاده سازی های ناصواب و تخریب های گسترده ای که بدان ها اشاره شد، سکوت می کنند! و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته