گزارش نخستین سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالی

چنان كه پيشتر به اطلاع عموم دوستداران تالش و علاقه مندان هنر و ادب رسيده بود، بنا بر رايزني و برنامه ريزي ستاد برگزاري مراسم سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالي و خانواده ي ايشان، قرار بود اين مراسم به تاريخ 29 / 10 / 91 در تالار پيوند شهرستان ماسال برگزار شود؛ امّا عملاً چنين نشد.

     توضيح اين كه: اعضاي ستاد به منظور پيش بردن قانوني برنامه، چند هفته پيش و قبل از هر نوع اطلاع رساني، موضوع را با برخي از مسئولين شهرستان، از جمله مسئول اداره ي فرهنگ و ارشاد اسلامي در ميان گذاشتند. اظهارات اعضاي ستاد حكايت از آن دارد كه در ابتداي امر، مسئول ارشاد ماسال، آقاي نورالله صفرپور ليپايي پيشنهاد كرد تا اين مراسم به خاطر ماه صفر در تاريخ 19 / 10 / 91 ، يعني روز وفات استاد مسرور برگزار نشود و يك هفته عقب بيفتد. اعضاي ستاد پس از مشورت با خانواده ی استاد، تاريخ بيست و نهم را براي اين قصد تعيين كردند تا حرف و حديثي باقي نماند. مسئول ارشاد هم پذيرفت و بعداً فرماندار، اماكن و ديگر مسئولان شهرستان هم موافقت نموده و مجوز صادر كردند. و ...

     همه چيز داشت طبق برنامه پيش مي رفت كه يك روز مانده به مراسم، زمزمه اي درگرفت مبني بر اين كه فرمانده سپاه ماسال تأكيد كرده به هیچ وجه مراسم در تالار برگزار نشود! اعضاي ستاد و هموندانشان پيگير ماجرا شدند. مسئولين مختلف شهر را دوباره و چند باره ديدند، با برخي از مسئولين استاني تماس گرفتند و ... ؛ ولي متأسفانه هر چه بيشتر كوشيدند، كمتر نتيجه گرفتند. اظهارات بيانگر آن بود كه فرمانده سپاه ماسال اعلام كرده: از دست ما كاري ساخته نيست؛ چرا كه از مركز استان كتباً دستور داده اند تا از برگزاري اين مراسم در تالار ممانعت شود.

     چرا؟! ايراد و مشكل كار در چه بوده و در چيست؟! چرا بايد از مراسم سالگرد معلـّم و شاعري كه چهل سال از عمر عزيز خود را صرف آموزش فرزندان اين آب و خاك كرده و براي اعتلاي فرهنگ و هنر و معنويت در اين ديار كوشيده ممانعت به عمل آيد؟! اين ها و چند ده پرسش ديگر از اين دست، سؤالاتي هستند كه تا اين لحظه جواب دقيقشان بر كسي معلوم نيست!      

     نيم ساعت مانده به زمان برگزاري مراسم، خانواده ي استاد، اعضاي ستاد و همراهان كه بابت ماجراي پيش آمده غرق در شگفتي و حيرت بودند، پس از تبادل نظر نهايتاً تصميم گرفتند مهمانان و دوستداران استاد را به سر مزارشان راهنمايي كنند. تدارك كار ديده شد. دو جوان به همين منظور جلوي تالار ماندند و مابقي راهي مزار شدند.

     آري! درهاي تالار «پيوند» ماسال بسته ماند؛ اما از وحدت، همدلي و «پيوند» تالشان فرهيخته ذرّه اي كاسته نشد. آمدند؛ مشتاقانه و از سر عشق آمدند؛ از همه جاي سرزمين تالش. آمدند تا ثابت كنند كه «هيچ در بسته و ممانعتي» نمي تواند آتش عشقي را كه در دل هاي آگاه شعله ور است خاموش سازد. 

     جوانان غيرتمند ديارمان دور تا دور مزار استاد كه در زير درختان كاج گورستان تازه ي ماسال تنها و مظلوم واقع شده، صندلي ها را چيدند. حاضران اندك در رديف نخست نشستند و چشم به راه همدلان ماندند. هوا صاف و آفتابي بود. ملايم و لطيف؛ بهاري در دل زمستان! ساعت اندكي از 14 گذشته بود و رفته رفته بر تعداد جمعيت افزوده مي شد: زن و مرد و پير و جوان. از جاي جاي سرزمين تالش؛ از فومن و شفت، از رشت، صومعه سرا و ماسال و شاندرمن، از رضوانشهر، اسالم و تالش و... جاري شدند و رسيدند. يكي يكي، گروه گروه. آمدند و آمدند و آمدند تا تعدادشان به چند صد نفر رسيد. گاه گريه بود و گاه لبخند، گاه گپ و گفت بود و گاه سكوت، گاه شگفتي و حيرت بود و گاه باليدن و نازش ... و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته

اطلاعیه ی مراسم سالگرد استاد مسرور ماسالی

به اطلاع همه ي تالش دوستان و علاقه مندان هنر و ادب مي رساند مراسم سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالي از ساعت 14 تا 18 عصر آدينه ي همين هفته (29 / 10 / 91) در تالار پيوند ماسال برگزار مي گردد. يقيناً حضور پرشور و سبز شما ارجمندان، شادماني روح استاد و اتحاد و همدلي هر چه بيشتر اهالي جنبش تالش را در پي خواهد داشت.

     سروده ي زير با فروتني و خضوع به روان استاد تقديم مي گردد؛ باشد كه بدين وسيله ذرّه اي از زحمات بي شائبه ي ايشان براي اعتلاي فرهنگ و ادب تالش، پاس داشته شود:

 

كـــــوچﬞر كـــــرده زﬞمســتوني كـَشي كو

شيـــره نشتيــره احساسي بـَشي كو

هـــــزارون شَـخــته گـيــنه ديـل و جاني

آلاو˚ پيـــيا اﬞشـتﬞ شـعــــــري وَشي كو

هـــــــــزارون دريـا تيــفــــونـــــون پـِــتاوا

دا مـونــدي آكـــــــرين اﬞشتﬞ چـَشي كو

شيــــــــره دا زﬞنجيلــِن زﬞنجيــل بيگينــن

مَـمــونـــو رسم و راه بش و مـَشي كو

زﬞمســتـــون و شـَــوي اﬞشـكـــوره دا وﬞل

پــِــرا شپ شپ اَوَه سالي خـَشي كو

كـئــوئه آسمــون اﬞشـتﬞ دﬞ چـِـمي ميوه

چيمي تفسيري بي خونده هَشي كو

اﬞشـــتﬞ مكـتــبي كـــو آمــــوتـَـه مـــونه

نـِـبي دَيـاق گـتــه تــرسـي كـَشي كو

و ... ادامه ي مطلب ...

ادامه نوشته

گزارش دومین گلگشت تابستان 91 گروه سبز ماسال (خندیله پشت و یاد استاد)

فرشيد مرتضوي

در سومين آدينه از تیرگان سال 1391 خورشيدي و در صبحي بسيار دل انگيز و فرح بخش، به اتّفاق دوستانمان در گروه سبز ماسال، براي گلگشتي ديگر و ديداري دوباره با طبيعت جادويي و سحر انگيز ديارمان، ماسال، مهيّا شديم. مانند هميشه ديدارگاهمان زير تك درخت آزاد (سقه دار) ميدان شهر بود.

    بيشتر بچّه هاي گروه گرد ميدان جمع شده و خوشحال از ديداري دوباره، غرق در احوالپرسي و گفتگوي دوستانه بودند. حضور دوستاني همچون حسين رضايي، بهرام احمدي، علي جهاني، مهندس منفرد، پژمان بختياري، شهرام جمال و دكتر بختياري كه از مازندران به ما پيوسته بود، نويد بخش يك روز رؤيايي و سفري پرخاطره بود.

    در اين ميان آنچه بيشتر از همه جلب توجّه مي كرد، حضور ميهمانان جواني بود كه عشق و پايبندي به آداب، فرهنگ و زبان تالشي در كلامشان موج مي زد و اشتياق ديدن سرزمين هاي زيبا و كهن ديار تالش در برق نگاهشان پيدا بود.

    پس از مدّتي گفت و گو و آشنایي با دوستان جديد و البته اندكي انتظار براي رسيدن دوست ديگرمان، مهندس شعباني، به سوي بلندي هاي ماسال به راه افتاديم. اين بار مقصد گروه سبز ماسال،‌ديار نام آشناي «خنديله پشت» بود. مي رفتيم تا سر بر آستان خاكي بسابیم كه الهام بخش پاك ترين دل نوشته ها و ناب ترين سروده هاي زبان  مادري يمان شده بود.

    آري مي رفتيم تا ياد و خاطره ي سينه سوخته ترين شاعر تالش، «استاد فرامرز مسرور» را زنده كرده باشيم. كسي چه مي داند شايد مي رفتيم تا براي دقايقي خلوتش را با سرزمين آرزوهايش برهم زده باشيم.

    تعدادمان به يازده نفر مي رسيد. به زحمت خودمان را در دو خودروي سواري جا كرده و به سمت ييلاق «اولسه بلنگاه» رهسپار شديم. ساعت هشت و نيم صبح به ميهمان پذير ساده و باصفاي مجيد رسيديم. مسافران زيادي در گوشه و كنار كلبه ييلاقي اش به چشم مي خوردند؛ تا حدّي كه زمزمه هايمان در ميان همهمه ي مسافران گم شده بود. ‌دعا كرديم كه رونق بازارش هم اندازه ي صفاي باطنش دو چندان شود.

    در همان ابتداي ورود، تابلوي كوچكي از چهره ي استاد مسرور در كنار كلبه ي مجيد نظر ما را به خود جلب كرد. با همان تبسّم هميشگي و نگاه ساده و مهربان، چشم در چشم ما دوخته بود؛  و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته

چگونه می توان نوروز سبز و پیام آور گل و بهار و شادی را دوست نداشت؟!

به كوشش ليثي حبيبي

      جشن های نوروز در استان های مختلف تركیه به درگیری انجامید.

ایرنا: رسانه های خبری تركیه از درگیری نیروهای امنیتی و پلیس این كشور و شركت كنندگان در مراسم جشن های نوروزی در استان های مختلف تركیه خبر دادند.

     به گزارش روز سه شنبه ایرنا ، این رسانه های خبری نوشتند: نیروهای امنیتی و پلیس تركیه در پی اعلام ممنوعیت برگزاری مراسم جشن نوروز در شهرهای مختلف تركیه ، در استان های مرسین، بتمن، شیرناك، وان و حكاری با شركت كنندگان در این مراسم به درگیری و متفرق كردن آنان پرداختند.

     به نوشته این رسانه های خبری، "احمد ترك" نماینده مستقل مجلس ملی تركیه، امروز در استان جنوب شرقی بتمن و در شهر پانچ به علت پرداخت گاز اشك آور از سوی پلیس این استان به دلیل مشكلات تنفسی به بیمارستان منتقل شد.

     حزب صلح و دمكراسی كه 29 نماینده در مجلس ملی تركیه دارد، خواستار برگزاری مراسم جشن های نوروز در این كشور شده بود كه با مخالفات مقامات وزارت كشور روبه رو شد.

     پلیس شهرهای استانبول و دیاربكر نیز روز یكشنبه گذشته به هنگام برگزاری مراسم جشن های نوروز، برای متفرق كردن شركت كنندگان در این مراسم از گاز اشك آور و ماشین های ضد شورش استفاده كرد.

آتشکده ی باستانی "خندیله پشت"، الهام بخش جنبش معاصر تالشان

(به بهانه ی دیدار هنرمندان تالش با پدر سبز تالشان، استاد فرامرزمسرور ماسالی)

بهرام احمدی 

ایرانیان همیشه زایش دوباره را به جشن می نشینند و گردش روزگار را هنگام زایش نوی طبیعت، به سور و شادی می پردازند. نوبهار و یلدا از این جنسند.

     جمعی از برگزیدگان و هنرمندان سراسر تالش، غروب ششم دی ماه سال نود، به منظور نکوداشت احیاءگر هویت قوم باستانی و سبز تالش و پیر اهل هنر این دیار، استاد فرامرز مسرور ماسالی، مشتاقانه در خانه ی استاد دورشان حلقه زدند و تن رنجورشان را در آغوش گرفتند. آری، فرزندان نیک تالش زمین همراه با جشن زایش دوباره ی خورشید، از الهام بخش جنبش شعر و شور و حماسه ی تالشان، تجلیل به عمل آوردند؛ همویی که با اهدای الهام اهورایی آتشکده ی باستانی خندیله پشت ماسال، یعنی "منظومه ی خندیله پشت" به جامعه ی تشنه ی تالش، نقشی ماندگار از خود به یادگار گذاشته است.

    اين نكوداشت در حالی به عمل آمد که از يك سو استاد به خاطر  بیماری سخت و طاقت فرسا به شدّت در رنجند و از سوي ديگر نیم قرن زحمت و تلاش بي دريغشان در سراسر تالش، گیلان، ایران و حتی خارج از کشور به بار نشسته است.

     در اين مراسم خودجوش، استاد مسرور از جمع حاضر و همه ي تالشان و غیرتالشانی که ظرف چند ماه اخیر به دیدارشان آمده بودند، سپاسگزاری کردند. پس از آن استاد اردشیر عابدی، نخستین معلّم مسرور ماسالي،به بيان خاطرات شيريني از دوره ي معلم - شاگردی خود و ايشان پرداختند. در ادامه، شاعران گرانقدري كه از سراسر تالش آمده بودند، استاد مسرور را با اشعار و متن هاي زیبای خود تمجید کردند. آقایان مسعود شهبازلی، اشكبوس اسرارپوش، استاد خادمی ارده و نقي مهرپویا از جمله دیدارکنندگانی بودند که اشعار زيبا و پرمغزي قرائت كردند و جمع حاضر را بسیار متأثّر ساختند. و ... ادامه ی مطلب ... 

ادامه نوشته